ایده پول هوشمند Smart Money Concept
ایده پول هوشمند برای اولین بار توسط مایکل هادلستون (Michael J. Huddleston) و در دوره‌های آموزشی پیشرفته او معرفی شده است.
علیرغم آنچه در فضای مجازی و توسط اساتید دیگر به عنوان SMC معرفی شده است، این روش با نواحی عرضه و تقاضا که در دیگر سبک‌ها مانند RTM بیان می‌شود، متفاوت است.
ایده پول هوشمند (SMC) همان طور که از نام آن مشخص است در تلاش است تا حرکت بازیگران بزرگ (پول هوشمند) را شناسایی کند و با آنها همراه شود.
برای تشخیص این موضوع باید ابتدا تفاوت مهم میان معامله‌گران خرد (Retail Traders) و پول هوشمند (Smart Money) را بیان کنیم.
پول هوشمند به دلیل حجم زیاد در معاملات خود چه در هنگام خرید و چه در زمان فروش نمی‌تواند به یک‌باره دستور معاملاتی (Order) را اجرا کند. زیرا ورود و یا خروج یک‌باره و در حجم زیاد سبب به هم ریختن بازار می‌شود و پول هوشمند در ادامه خرید و فروش خود دچار مشکل می‌شود.
این موضوع را با یک مثال توضیح می‌دهیم:
فرض کنید پول هوشمند بخواهد روی یک نماد بورسی که میانگین حجم معامله روزانه آن یک میلیون سهم است سرمایه‌گذاری کند.
همچنین فرض کنید حجم ورود این پول هوشمند، پنج میلیون سهم باشد. با ثبت دستور خرید این پنج میلیون سهم به ناگاه کل سهامِ در حال معامله توسط پول هوشمند خریداری می‌شود و بخش عمده‌ای از دستور خرید هم باقی می‌ماند. (Unfilled)
در این هنگام تمام فروشندگان متوجه ورود یک خریدار قدرتمند و مشتاق می‌شوند. به همین دلیل از عرضه سهام خود خودداری می‌کنند. همچنین ممکن است معامله‌گران خرد دیگر، با دیدن این وضعیت تصمیم به خرید این سهام بگیرند.
در نتیجه پول هوشمند مجبور است در قیمت‌های بسیار بالاتر خرید خود را انجام دهد.
عکس این موضوع در هنگام فروش سهام هم صادق است و هیچ خریداری برای سهامی که پول هوشمند قصد فروش آن را دارد، پیدا نمی‌شود.
به همین دلیل است که پول هوشمند به صورت تدریجی وارد بازار می‌شود.
SMT یکی از ابزارهای مایکل برای شناسایی پول هوشمند
SMT یا Smart Monet Technique ابزار بسیار قدرتمند مایکل (ICT) برای شناسایی رفتار موسسات و بانک‌های بزرگ است.
ICT معتقد است زمانی که شرایط استفاده از این ابزار فرامی‌رسد بازار دست خود را رو کرده است. (Tip his hand)
منطق اصلی این روش از تاثیری که خرید پول هوشمند بر روند قیمت می‌گذارد نشات می‌گیرد. این روش بر مبنای عدم تطابق شاخص‌هایی است که به صورت طبیعی با هم هماهنگ هستند.
به عنوان مثال سه شاخص مهم بورس امریکا را در نظر بگیرید:
۱- S&P500
۲- Nasdaq
۳- Dow Jones
همواره انتظار می‌رود که این سه شاخص به صورت هماهنگ (In Sync) با هم عمل کنند. مثلا در حالی‌که S&P500 در حال ثبت قله‌های جدید است، انتظار می‌رود دو شاخص دیگر عملکرد مثبت یا باثباتی داشته باشند. اما اگر دو شاخص دیگر یا یکی از آنها در حال ثبت کف‌های جدید باشد در این حالت پول هوشمند (Smart Money) در حال ورود یا خروج عمده از بازار است.
در تصویر بالا مشاهده می‌کنید که مایکل هادلستون (ICT) از این موضوع برای تشخیص تغییر جهت بازار استفاده کرده است. همان‌طور که مشاهده می‌کنید در سمت چپ تصویر قرارداد آتی اس اند پی ۵۰۰ در قیمتی نزدیک به سقف قبلی بسته شده در حالی که شاخص نزدک قله‌های جدید را فتح کرده است.
مثال دیگر این موضوع در رابطه بین اندیس دلار (DXY) و قیمت دارایی‌های بر مبنای دلار مانند بیت‌کوین و طلا می‌توان پیدا کرد.
به این صورت که انتظار می‌رود با افزایش اندیس دلار، قیمت این دارایی‌ها کاهش یابد.
در سمت چپ تصویر اندیس دلار (DXY) و در سمت راست نمودار قیمت قرارداد آتی سویا را مشاهده می‌کنید. در سمت چپ اندیس دلار با قدرت سقف جدیدی به ثبت رسانده در حالی که در همان زمان علیرغم انتظار سویا کف جدیدی تشکیل نداده است. در نتیجه سویا توانسته در ادامه روند قوی داشته باشد و سقف جدیدی تشکیل دهد.
همچنین مایکل هادلستون (ICT) برای تشخیص تغییر جهت اوراق قرضه آمریکا از همین روش استفاده می‌کند. به این صورت که با مقایسه نمودار اوراق قرضه ۵، ۱۰ و ۳۰ ساله می‌تواند تغییر جهت‌های مهم این اوراق را پیدا کند. (تغییر روند این اوراق نشان‌دهنده تغییر مسیر نرخ بهره است که تاثیر بسیار مهمی روی همه بازارهای دارایی دارد)
در تصاویر بالا مشاهده می‌کنید که اوراق قرضه ۵ ساله سقف جدیدی تشکیل داده است در حالی که این اتفاق در اوراق قرضه ۳۰ ساله نیفتاده است. در نتیجه این اتفاق روند بازار از صعودی به نزولی تغییر می‌یابد.
کاربرد SMT در بازارهای داخلی
۱-این موضوع در بورس ایران هم قابل استفاده است. از آن‌جایی که انتظار می‌رود دو شاخص اصلی بازار بورس ایران یعنی شاخص کل بورس و شاخص هم‌وزن به صورت هماهنگ حرکت کنند. اما در تصویر زیر مشاهده می‌کنیم که این دو شاخص در جهت‌های متناقض در حال حرکت هستند.
در تابستان ۱۴۰۱ در حالی‌که شاخص کل بورس در حال تشکیل کف‌های جدید بود شاخص هم‌وزن افت‌های کمتری تجربه می‌کرد. که نشان از تغییر روند بازار برای ماهها بود. در این شرایط مسلما شاخصی که در دوران افت قوی‌تر عمل کرده است (در این مثال شاخص هم‌وزن) در زمان صعود هم رشد بسیار قوی‌تری تجربه می‌کند.
۲- مثال دیگر این موضوع هماهنگی قیمتی بین طلای آبشده و سکه است.
در اردیبهشت ۱۴۰۳ در حالی‌که بعد از چند ماه صعود قوی، قیمت طلای آبشده سقف‌های جدیدی را به ثبت می‌رساند سکه در ثبت سقف‌های جدید موفق نبود. این به این معنا بود که بازار خود را برای یک دوره افت و رکود آماده می‌کند.
توضیح: تمامی تصاویر این مقاله (به جز نمودارهای مربوط به بازار داخلی) از ویدیوهای آموزشی ICT استخراج شده است.
